معهد الامام المهدی
  • خانه
  • اصول فقه
    • 1401-1402
    • 1402-1403
    • 1403-1404
  • فقه
    • حج عربی
    • مکاسب بیع
      • 1401-1402
      • 1402-1403
      • 1403-1404
    • مکاسب محرمه
    • ولایت فقیه عربی
  • حدیث
    • تدوین الحدیث عربی
    • متن الحدیث
    • فهرست الحدیث
    • الذریعه
  • تماس با ما
معهد الامام المهدی
  • خانه
  • اصول فقه
    • 1401-1402
    • 1402-1403
    • 1403-1404
  • فقه
    • حج عربی
    • مکاسب بیع
      • 1401-1402
      • 1402-1403
      • 1403-1404
    • مکاسب محرمه
    • ولایت فقیه عربی
  • حدیث
    • تدوین الحدیث عربی
    • متن الحدیث
    • فهرست الحدیث
    • الذریعه
  • تماس با ما

وبلاگ

خارج اصول فقه (جلسه90) سه‌شنبه 1404/02/30

1403-1404، اصول فقه

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم و الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا رسول الله

و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و اللعنة الدائمة علی اعدائهم اجمعین

اللهم وفقنا و جمیع المشتغلین و ارحمنا برحمتک یا ارحم الراحمین

بعد از مقدمات مفوته مرحوم نائینی قدس الله نفسه متعرض به اصطلاح تعلم شد که وجوب تعلم باشد ، متعرض این قسمت شد و اینکه حکم تعلم چیست ؟ ببینید این یک مقداری البته اینها دیگر چون چاره‌ای هم نبود این آقایان البته می‌توانستند بهتر چاپ بکنند در اینجا مسائل را مرحوم نائینی خیلی طولانی گفته بعضی از مقامات را به هم پاشیده یک مقدارش به هم پاشیده است ، من الان مجبورم اگر آقایان این کتاب همین چاپی که در دست من هست برای جامعه‌ی مدرسین دقت بکنند حالا قبل از آن در بحث اقلا انسجام بحث را خدمتشان عرض بکنم در این کتاب .

در این صفحه‌ی 204 که در اینجا هست که امروز می‌خواهیم بخوانیم ان شاء الله 204 ، جلد 1 :

واما الكلام في المقام الثاني :

وهو باب وجوب تعلم الاحكام.

این و اما الکلام در مقام ثانی ، مقام اولش این است که ایشان در صفحه‌ی 196 می‌فرمایند به اینکه ، البته از 197 شروع می‌کنند ایشان از 197 :

انه تارة : يقع الكلام في المقدمات المفوتة لإ ،

ببخشید 195 معذرت می‌خواهم بعد در 196 می‌آیند می‌فرمایند به اینکه بحث می‌شود در مقدمات مفوته :

في المقدمات العلمية ،

این در صفحه‌ی 196 است آن وقت مقام اول :

المقام الأول : في المقدمات المفوتة ،

مقدمات مفوته را در مقام اول آوردند ایشان در مقام اول مقدمات مفوته را نقل کردند عرض کنم که رضوان الله تعالی علیه این صفحه‌ی 196 مقدمات مفوته است این چند روزه صحبت کردیم و در صفحه‌ی 294 :

واما الكلام في المقام الثاني :

این اما المقام الثانی عطف است به صفحه‌ی 196 و باز این المقام الثانی چون مقام اول در مقدمات مفوته بود ، بحث تعلم را مطرح می‌کند تا صفحه‌ی 208 اینجا تعلم را مطرح می‌کند از ذیل این صفحه‌ی 208 یک مطلبی را راجع به مقدمات مفوته دارد ، به هم ریخته است :

بقى في المقام ، التنبيه على بعض المسائل الفقهية ، التي توهم انها تبتنى على تصحيح الواجب المعلق والشرط المتأخر معا.

این مربوط است به اصل همان بحث واجب معلق و مقدمات مفوته ؛

یکی از حضار : وجوب تعلم ربطش به بحث ما چیست ؟

آیت الله مددی : بحث اینکه ایشان می‌گوید که شیخ گفته تعلم هم از باب مقدمات مفوته است .

یکی از حضار : مقدمات علمیه ؟

آیت الله مددی : ها مقدمات علمیه را ،

پس از صفحه‌ی 208 ایشان دو مرتبه برمی‌گردند به همان بحث واجب معلق و کلام صاحب فصول و اینها دقت کردید در ذیل تعلم آوردند ، بقی في المقام ، حالا در چاپ کتاب باید چطوری اینها را جدا می‌کردند که منشاء اشتباه نشود این از صفحه‌ی 208 ایشان در اینجا وارد می‌شوند بعد می‌آیند در صفحه‌ی 213 :

بقى في المقام : حكم صورة الشك ،

این مطلب ایشان که در صفحه‌ی 213 است این عطف است به این مطلبی که در صفحه‌ی ، این 213 که ایشان مطلبی دارند ، ببینید در صفحه‌ی 183 ، آن صفحه‌ی 213 بود این صفحه‌ی 183 یعنی حدود 31 صفحه ، 30 صفحه بعد است ، در ذیل صفحه‌ی 183 دارند:

واما في عالم الاثبات فالمتبع هو لسان الدليل ،

تعبیر ایشان این است که متبع لسان دلیل است ؛

وما يستفاد منه بحسب القرائن ومناسبات الحكم والموضوع. فان استفيد منه انه مقدمة وجوبية فهو ، وان استفيد انه مقدمة وجودية كانت لازمة التحصيل. وان لم يمكن استفادة أحد الوجهين من الأدلة ووصلت النوبة إلى الشك ،

این صفحه‌ی 183، صفحه‌ی 213 این شک است ، عطف است به آنجا روشن شد به 30 صفحه‌ی قبل این صفحه‌ی چیزش عطف است به آنجا آن وقت در صورت شک هم که ایشان بحث می‌کنند بعد از بحث صورت شک که اصلا صوری را برای شک تصور می‌کنند تا صفحه‌ی 219 از 213 تا 219 تتمه‌ی بحث است در صفحه‌ی 219 این بحث شک تمام می‌شود واجب مطلق و مشروط تمام می‌شود این تقسیم اول واجب بود ، تقسیم اول واجب به مطلق و مشروط بود و بعد هم مساله‌ی واجب معلق را متعرض شدند و توضیحاتی دادند این فصل اول ، یعنی تقسیم اول .

یعنی بعبارة اخری در بحث اوامر بعد از اینکه امر ظهور در وجوب دارد ایشان متعرض اقسام واجب شدند ، عرض کردم چند بار است الان عرض کردم در کتب اهل سنت تعرض به اقسام وجوب اصلا یک باب دیگری است در این باب نیست ، اصلا یک فصل دیگری گذاشتند یعنی کتاب را تقسیم کردند به مثلا پنج تا کتاب یک کتاب در باب احکام است ، کلا . وجوب و اقسام وجوب و اینها ؛ یک بحث راجع به ظهورات و به حساب مقدمات یعنی بحث ظهورات چه صغری و چه کبرای ظهورات ، اولا کبرای ظهورات ، حجیت کبرای ظهورات هم نیاوردند اینجا عرض کردم .

در کتاب ما در جاهای متفرق آمده است حجیت ، بعد در صغری بحث کردند مثلا چه در چه ظهور دارد ؟ یکی هم افعل در وجوب ، دقت کردید ؟ بحث ظهورات در آنجا آوردند ، بحث سومش هم کتاب سومشان در مصادر تشریع است که کتاب و سنت و عقل و اجماع و از این حرف‌ها باشد بحث چهارمشان هم در حجج و امارات است ، بحث پنجم هم در اصول عملیه دقت کردید این تقسیم اصول .

عرض کردیم البته اهل سنت باز روی اصول عملیه به مقدار ما کار نکردند ما زیادتر کار کردیم ، اگر بخواهیم تقسیم اصول را روی کل ابحاثی که علمای اصول از قرن دوم شروع کردند به نوشتن تا این لحظه‌ای که من در خدمتتان هستم تغییر ندهیم همان را درست جابجا بکنیم همان بحث‌هایی که تا حالا شده هر کدام را در جای خودش قرار بدهیم این ترتیب بحث این جوری است روشن شد ؟ پنج کتاب است بحث اول در حقیقت حکم و تقسیم حکم و حکم وضعی و حکم مولوی و انشائی و فلان و الی آخره و اقسام وجوب و اقسام استحباب و مباح و اقسام مکروه و الی آخره ، این بحث در آنجا بیاید .

بحث دوم بحث ظهورات است که یک مقدمه‌ای داشته باشد و آن مقدمه در اصل لغت و حقیقت وضع و اینها که این مقدمه که در وضع است مثلا صاحب کفایه در مقدمه‌ی کل اصول آورده است بحث وضع را در مقدمه‌ی کل اصول ، نه این مناسب با مقدمه‌ی فصل دوم است دقت کردید ؟ این مناسب است در آنجا آورده بشود نه مقدمه‌ی کل کتاب ، ایشان 13 تا مقدمه آورده که معظمش در باره‌ی وضع داشت مربوط به وضع نیست بقیه‌اش مربوط به وضع و مجاز و مشترک و فلان و از این حرف‌ها ، استعمال لفظ در اکثر از معنا .

و عرض کردم این مطالبی را که من عرض کردم در کتب ما خیلی متفرق آمده است ، بحث سومش هم بحث مصادر تشریع است که عرض کردم مصادر تشریع در مجموعه‌ی فرق اسلامی حدود به نظرم 20 تا می‌رسد ما که حساب کردیم حساب اجمالی ، سر انگشتی حدود 20 تایی می‌شود که مجموعا چند تا باشند ، این برای مصادر تشریع و بحث چهارم حجج و امارات خبر واحد ، ظواهر و الی آخره و بحث پنجم هم اصول عملیه این کار را بکنیم ما در حقیقت تمام کتب اصولی که در این از قرن دوم نوشته شده تا حالا جمع و جورش کردیم شکل به آن دادیم کل مباحث اصولی که اهل سنت و شیعه و زیدیه و امامیه همه‌ی فرق ، فرق اسلامی نوشتند کلا در این پنج باب می‌شود اگر بخواهیم به اصطلاح یک دوره‌ی اصول جدید بنویسیم که منظم باشد سر و ته داشته باشد بعضی‌هایش در کتب زیدیه آمده در کتب سنی‌ها آمده است بعضی‌هایش هم در کتب ما متفرقات آمده است الی آخره .

علی ای حال این مطلب ان شاء الله روشن شد برایتان ، این مطلب یعنی این کتاب

آن وقت در صفحه‌ی 219 که عرض کردم :

وينقسم الواجب أيضا إلى نفسي وغيري

این برمی‌گردد به اول واجب مطلق و مشروط ، تقسیم اول واجب مطلق و مشروط بود تا اینجا بحث‌ها برای تقسیم واجب مطلق و مشروط است از این صفحه‌ی 219 تقسیم جدید واجب نفسی واجب غیری نمی‌دانم روشن شد مطلب یا نه ، این راجع به این قسمتی که من گفتم چون دیدم که خیلی به هم پاشیدگی پیدا کرد ، یعنی پاشیدگی‌اش نه به خاطر به اصطلاح ، با اینکه حالا خدا رحمت کند مرحوم آقای کاظمی سعی کرد بگوید مقام اول ، مقام دوم ، بقی الکلام ، لکن در چاپ کتاب خوب بود اینها را یک جوری حل و ربط‌هایشان را به هم نزدیک می‌کردند اینها متعارف این است که اگر یک تقسیم اصلی هست فرض کنید با حروف درشت‌تری نوشته بشود تقسیمات فرعی را با حروف  ریزتری می‌نویسند ، درشت می‌نویسند اما یک کمی از آن کوچکتر متن کتاب هم با یک حروف خاص خودش ایشان همه را یکنواخت نوشته است ، متن کتاب که یکنواخت است تقسیمات اصلی و فرعی را با یک حروف یکنواخت نوشته است ، متعارف نیست این الان به طور متعارف نیست .

وهو باب وجوب تعلم الاحكام. فحاصله : انه يظهر من الشيخ قده في آخر مبحث الاشتغال ،

نمی‌دانم دستگاه‌های شما کار می‌کند یا نه اینجا ایشان نوشته که:

في ما يعتبر في العمل بالأصل. شرط البراءة. ص ٢٨٢.

به نظرم از این ارجاعی که داده چاپ همین ملا رحمة الله باشد نمی‌دانم در این دستگاه‌های شما چاپ ملا رحمة الله است یا این چاپ جدیدی که در قم شده چند جلد است ، سه جلد است یا دو جلد است بله آقا ؟

یکی از حضار : چهار جلد است .

آیت الله مددی : چاپ جدید چهار جلد است ؟

یکی از حضار : بله .

آیت الله مددی : این چاپ رحمة الله اینکه ایشان صفحه‌ی 200 به نظرم چاپ ملا رحمة الله باشد .

یکی از حضار : عبارتش را اگر یک تکه بفرمایید سرچ کنیم .

آیت الله مددی : نیاورده است من چرا دارم صحبت می‌کنم ، خوب این صحبت من برای چیست چون ایشان نیاورده است ، اگر آورده بود که ، این دقت کردید ، ملتفت شدید می‌خواستم بقیه‌اش را بگویم شما زودتر فرمودید .

الان این جور مطالب را این ارجاع به صفحه‌ داده است ، الان در کارهای جدید که می‌شود چون این معلوم می‌شود که نیم سطر عبارت است ، یک سطر عبارت است دقت می‌کنید ، در این جور جاها غیر از صفحه سطر را هم معین می‌کنند ، صفحه‌ی فلان ، سطر فلان و چون شاید استظهار است متن عبارت را در حاشیه می‌آورند دقت کردید ، این می‌خواهم ما در ضمن بحث‌هایی که راجع به کتاب می‌کنیم کیفیت تحقیق در دنیای معاصر ، در دنیای معاصر دیگر فعلا به ذکر صفحه‌ی تنها اکتفا نمی‌کنند هم صفحه را می‌آورند هم به اصطلاح عبارة اخری سطر را می‌آورند سطر فلان در همین کتابی که هست همین آلمانی نوشته است جامعه و کلام ، اصلا سطر

یکی از حضار : جلد پنجش هم آمد .

آیت الله مددی : چاپ شد جلد پنج ؟

یکی از حضار : بله همه متن است ، همه‌ی متن‌ها را

آیت الله مددی : بله آن سطر هم دارد یعنی این دقت و این به نظر من یا سطر یا از این بهتر آن یک تکه عبارتی که دلالت می‌کند ای کاش می‌آوردند .

یکی از حضار : ایشان آورده است ، همین جلد پنجم آورده است همه را .

آیت الله مددی : این جلد‌های قبلی فقط سطر ، جلد قبلی که من دیدم فقط سطر بود .

یکی از حضار : نه جلد 5 کامل متنی است که ایشان از جلد اول تا چهارم آورده است متون است ، قطعه قطعه آورده است .

آیت الله مددی : من چون ندیدم خبر ندارم .

این چون آقا ببینید سرش روشن شد یک دفعه یک مطلب مثلا مبحث شیخ است این مهم نیست سطر و عبارت ، یک دفعه این مثلا نیم سطر عبارت است یک سطر ، دقت می‌کنید این در این صفحه‌ی کتاب چاپ ملا رحمة الله بزرگ است دیگر چاپ بزرگ این خوب بود که متن عبارت را می‌آورد خود مرحوم کاظمی نیاورده اینکه تحقیق کرده کتاب را ارجاع داده به رسائل صفحه‌ی فلان ، این ارجاع به صفحه کافی نیست مطلبی که ایشان انجام داده است .

يظهر من الشيخ قده في آخر مبحث الاشتغال عند التعرض ،

این را البته دارد ایشان ، ایشان در بحث بعد از اشتغال آن وقت شرایط اصول را هم که آورده برائت و اشتغال ولو آخر اشتغال است چون عرض کردم این رساله‌ی شیخ عرض کردم نسخه‌ی اصلی که از روی آن استنساخ کرده مرحوم آشتیانی من دیدم ، دارم تصویرش را دارم ، اصلا چهار تا رساله است ، رساله‌ی شیخ چهار تاست و لذا اسمش هم رسائل بود ، این فرائد الاصول بعد یکی از شاگردان شیخ انجام داد یا شاگردان شاگردان و الا اسمش رسائل است .

اولش رسالة حجیة المظنة که مقدمتا حجیت قطع را دارد این حجیت قطع در خود کتاب اصل نیست مقدمه‌ی بحث حجیة المظنة است دومش رسالة البرائة والاشتغال است ، سومش الرسالة الاستصحابیة ، چهارمش هم تعادل و ترجیح ، چهار تا رساله که شیخ رحمه الله نوشتند عرض کردم من نسخه‌ی اصلی را که به قلم شاگرد ایشان مرحوم آشتیانی است دارم که 18 سال قبل از وفات شیخ استنساخ کرده است نزد نوه‌ی ایشان بود گرفتم از او فتوکپی گرفتم .

علی ای حال این تقریبا می‌شود گفت اصح نسخ کتاب وسائل این است الان لکن متاسفانه شیخ عده‌ای از عبارات خودش را عوض کرده است در این نسخه کاملا مشخص است .

یکی از حضار : حاج آقا ظاهر در زمان حیات خود شیخ رسائل تدریس شده است ؟

آیت الله مددی : چاپ شده است اصلا .

یکی از حضار : در حیات خود ایشان  ؟

آیت الله مددی : بله چاپ شده است ، هست یک جلد است چاپ شده است ، دیدم من چاپ سنگی قدیم است ، دیدم ، چاپ هم دارد خودش .

دقت کردید آقا در آنجا در این نسخه‌ی خطی امتیازش این است مثلا یک صفحه را خط زده است بعد در حاشیه نوشته این خط زدگی صحیح است معلوم می‌شود این دوره‌ی اخیر مرحوم شیخ یک اصلاحاتی خودش روی کتاب کرده است ولی متاسفانه این اصلاحات در حدود قطع است زیاد نیست ، یا بعضی از عبارت را خط زده جور دیگری نوشته ، نوشته این صحیح است یا شیخ مثلا به خط ، این اصلاحات را دارد این اصلاحاتی را که مرحوم آقای آشتیانی اصلاحات را در نسخه‌ی خودش دارد و این اصلاحات خوب است اما حیف که کل کتاب نیست ، اگر کل کتاب را اصلاح می‌کردند شاید اصلا نظرات عوض می‌شود وضع عوض می‌شود علی ای ، کار خود شیخ است این اصلاحات کار خود شیخ است اینکه بعضی از نسخ رسائل مخصوصا در اولش اختلاف دارند منشائش این است .

یا نسخه‌ی اولیه نوشتند این بعد اصلاحات شیخ را ندیدند دقت کردید ، آن نسخه‌ای که من دارم اصلاحاتی که شیخ کرده است دارد درش و معین هم کرده است خط زدگی نوشته است یک صفحه را نوشته خط زده است بعد هم در حاشیه‌اش نوشته این خط زدگی صحیح است لکن به نظرم تا وسط‌های حجیت قطع است همه‌ی حجیت قطع هم نباشد ، این اصلاحات تا کجاست الان در ذهنم نیست اما زیاد نیست حتی همان حجیت المظنة را هم تمامش اصلاحات را ندارد .

ادراج المقام في باب المقدمات المفوتة ،

این را از باب مقدمات مفوته قرار داده من الان در ذهنم نیست و لذا هم عرض کردم نشد هم مراجعه کنم به رسائل اینجایی که ایشان اشاره فرمودند اما اینکه اجمالا این مطلب را گفته باشند این چرا چون عده‌ای هستند که اصولا باب علم را با قدرت خلط می‌کنند مرحوم نائینی می‌خواهد بگوید باب علم نباید با قدرت خلط بشود ، علم یک مقوله است ، قدرت حساب دیگری دارد ، جهل یک مقوله است ، عجز حساب دیگری دارد .

در معاملات هم همینطور است مخصوصا عرض کردم در این کتاب سنهوری خیلی این غربی‌ها فروع زیادی را در این جهت بین این حالاتی که خیلی نزدیک هم هستند مثلا عرض کردیم در حدیث رفع یک نسخه‌اش هست خطا و نسیان و سهو معروف خطا و نسیان است یک نسخه‌اش هم هست سهو هم اضافه شده است آن وقت آقایان باید بحث بکنند بین خطا و نسیان و سهو فرقش چیست مثلا .

علی ای حال ایشان نقل کردند چون دیگر وقت رفت برق هم که نیست دیگر باشد برای فردا ان شاء الله تعالی .

و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

دانلود فایل‌ها

WORD302KBدانلود
PDF141KBدانلود
MP36MBدانلود
برچسب ها: 1403-1404خارج اصول
قبلی خارج اصول فقه (جلسه89) دوشنبه 1404/02/29
بعدی خارج فقه (جلسه87) یکشنبه 1404/02/28

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

اصول فقه

فقه

حدیث